گذشتهی ساده:
departedشکل سوم:
departedسومشخص مفرد:
departsوجه وصفی حال:
departingراهی شدن، روانه شدن، حرکت کردن، رخت بربستن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When does the plane depart?
هواپیما کی حرکت میکند؟
We watched the soldiers depart for the front.
ما شاهد رهسپار شدن سربازان به جبهه بودیم.
I am departing for Kish tomorrow.
فردا عازم کیش هستم.
Flight 56 departs Tehran at 2:00 P.M.
پرواز شمارهی پنجاه و شش، ساعت دو بعد از ظهر از تهران حرکت میکند.
When did Christoper Columbus depart for America?
کریستف کلمب کی به سوی امریکا حرکت کرد؟
a prayer for the soul of the departed
دعایی به روح مردگان
to depart form tradition
از سنت به دور شدن
Do not depart form the path of truth and honesty!
از راه حقیقت و صداقت منحرف مشو!
مردن، (از این جهان) رخت بربستن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «depart» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/depart