با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Tergiversate

ˈtɜːrdʒɪvəseɪt ˈtɜːdʒɪvəseɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - intransitive
مرتد شدن، از مسلک خود دست کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tergiversate

  1. verb To use evasive or deliberately vague language
    Synonyms: equivocate, apostatize, hedge, shuffle, euphemize, defect, beat-around-the-bush, weasel, pussyfoot, renounce, waffle, shift, prevaricate, apostatise, palter
  2. verb To abandon one's cause or party usually to join another
    Synonyms: apostatize, defect, desert, renegade, turn, rat

ارجاع به لغت tergiversate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tergiversate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tergiversate

لغات نزدیک tergiversate

پیشنهاد بهبود معانی