با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Tergiversation

ˌtɜːrdʒɪvəˈseɪʃn̩ ˌtɜːdʒɪvəˈseɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
برگشت، ارتداد، بی‌ثباتی، تناقض‌گویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tergiversation

  1. noun An instance of defecting from or abandoning a cause
    Synonyms: apostasy, defection, recreance, recreancy
  2. noun The use or an instance of equivocal language
    Synonyms: equivocation, ambiguity, equivoque, euphemism, hedge, prevarication, shuffle, weasel word, waffle
  3. noun An expression or term liable to more than one interpretation
    Synonyms: ambiguity, double-entendre, equivocality, equivocation, equivoque

ارجاع به لغت tergiversation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tergiversation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tergiversation

لغات نزدیک tergiversation

پیشنهاد بهبود معانی