ابهام، ایهام، چندپهلوگویی، دوپهلوگویی، گنگگویی، ابهام عمدی، مغالطهی اشتراک لفظ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The politician's equivocation only served to further erode the trust of the public.
دوپهلوگویی این سیاستمدار فقط باعث از بین رفتن بیشتر اعتماد عمومی شد.
His constant equivocation made it difficult to discern his true intentions.
گنگگویی مداوم او تشخیص نیت واقعیاش را دشوار میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «equivocation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/equivocation