Equivoque

ˈekwəˌvoʊk ˈekwɪvəʊk
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین equivoke نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار equivoque رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دوپهلو بودن، دوپهلویی، ایهام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The equivoque of his statement made it difficult to understand his true intentions.
- دوپهلو بودن اظهارات او درک نیت واقعی او را دشوار می‌کرد.
- The lawyer pointed out an equivoke in the witness's testimony.
- وکیل در شهادت شاهد به ایهام و دوپهلو بودن اشاره کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد equivoque

  1. noun an expression or term liable to more than one interpretation
    Synonyms:
    ambiguity equivocation double-entendre equivocality tergiversation
  1. noun the use or an instance of equivocal language
    Synonyms:
    ambiguity equivocation hedge shuffle prevarication waffle euphemism weasel word tergiversation

ارجاع به لغت equivoque

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «equivoque» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/equivoque

لغات نزدیک equivoque

پیشنهاد بهبود معانی