فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cop Out

ˈkɑpˌɑʊt ˈkɒpaʊt

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): cop-out

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb verb - intransitive informal

جا زدن، وادادن، شانه‌ خالی کردن، دبه در آوردن، زیر چیزی زدن، از زیر چیزی در رفتن

Don't cop out and make excuses for not doing your homework.

دبه درنیار و برای انجام ندادن تکالیف بهانه نیاور.

She always finds a way to cop out of taking responsibility for her mistakes.

او همیشه راهی برای شانه خالی کردن از مسئولیت اشتباه‌هلیش پیدا می‌کند.

noun slang countable informal

بهانه، طفره‌روی (معمولاً به‌صورت مفرد می‌آید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Instead of facing the consequences of his actions, he used a cop-out and blamed someone else.

او به جای اینکه با عواقب اعمال خود روبه‌رو شود، بهانه آورد و شخص دیگری را مقصر دانست.

Using a cop-out to avoid taking responsibility will only lead to more problems in the long run.

استفاده طفره‌روی برای اجتناب از پذیرش مسئولیت در درازمدت به مشکلات بیشتری منجر خواهد شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cop out

  1. verb abandon, quit
    Synonyms:
    desert quit renounce withdraw back out back down dodge renege revoke skip backpedal excuse rationalize give the slip have alibi use pretext welsh
    Antonyms:
    face take on be ready ready

ارجاع به لغت cop out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cop out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cop-out-2

لغات نزدیک cop out

پیشنهاد بهبود معانی