همچنین میتوان از bring someone out of their shell بهجای come out of your shell استفاده کرد.
از لاک خود بیرون آمدن، برونگرا شدن، اجتماعیتر شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
With encouragement from friends, she slowly came out of her shell.
با تشویق دوستان، او بهآرامی از لاکش بیرون آمد.
Traveling abroad helped him come out of his shell and meet new people.
سفر به خارج به او کمک کرد تا برونگرا شود و با افراد جدید آشنا شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «come out of your shell» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/come-out-of-your-shell