گذشتهی ساده:
salsaedشکل سوم:
salsaedسومشخص مفرد:
salsasوجه وصفی حال:
salsaingشکل جمع:
salsasسس سالسا (سس پرادویهی گوجه فرنگی)
Homemade salsa is usually spicier than store-bought versions.
سس سالسای خانگی معمولاً تندتر از نسخههای آماده است.
I like to dip my tortilla chips in salsa.
من دوست دارم چیپس ترتیلا را در سس سالسا فرو ببرم.
سالسا (نوعی رقص یا موسیقی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The festival featured live salsa performances.
جشنواره شامل اجراهای زندهی موسیقی سالسا بود.
They took salsa lessons before going to the party.
آنها قبلاز رفتن به مهمانی، کلاسهای رقص سالسا شرکت کردند.
سالسا رقصیدن
I can’t wait to salsa at the party tonight.
نمیتوانم صبر کنم تا امشب در مهمانی سالسا برقصم.
They salsa at the festival every summer.
آنها هر تابستان در جشنواره سالسا میرقصند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «salsa» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salsa