آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Salsa

ˈsɑːlsə ˈsælsə

گذشته‌ی ساده:

salsaed

شکل سوم:

salsaed

سوم‌شخص مفرد:

salsas

وجه وصفی حال:

salsaing

شکل جمع:

salsas

معنی salsa | جمله با salsa

noun countable uncountable

سس سالسا (سس پر‌ادویه‌ی گوجه فرنگی)

Homemade salsa is usually spicier than store-bought versions.

سس سالسای خانگی معمولاً تندتر از نسخه‌های آماده است.

I like to dip my tortilla chips in salsa.

من دوست دارم چیپس ترتیلا را در سس سالسا فرو ببرم.

noun singular uncountable

سالسا (نوعی رقص یا موسیقی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The festival featured live salsa performances.

جشنواره شامل اجراهای زنده‌ی موسیقی سالسا بود.

They took salsa lessons before going to the party.

آن‌ها قبل‌از رفتن به مهمانی، کلاس‌های رقص سالسا شرکت کردند.

verb - intransitive

سالسا رقصیدن

I can’t wait to salsa at the party tonight.

نمی‌توانم صبر کنم تا امشب در مهمانی سالسا برقصم.

They salsa at the festival every summer.

آن‌ها هر تابستان در جشنواره سالسا می‌رقصند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت salsa

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salsa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salsa

لغات نزدیک salsa

پیشنهاد بهبود معانی