آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Transmitter

trænsˈmɪtər trænzˈmɪtə

معنی transmitter

noun

انتقال‌دهنده، منتقل‌کننده، فرستنده، فرا‌فرست

noun

مخابره کننده، فرستنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد transmitter

  1. noun set used to broadcast radio or tv signals
    Synonyms:
  1. noun any agent (person or animal or microorganism) that carries and transmits a disease

لغات هم‌خانواده transmitter

ارجاع به لغت transmitter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transmitter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/transmitter

لغات نزدیک transmitter

پیشنهاد بهبود معانی