آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ شهریور ۱۴۰۴

    Transmitter

    trænsˈmɪtər trænzˈmɪtə

    معنی transmitter

    noun

    انتقال‌دهنده، منتقل‌کننده، فرستنده، فرا‌فرست

    noun

    مخابره کننده، فرستنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد transmitter

    1. noun set used to broadcast radio or tv signals
      Synonyms:
      sender
    1. noun any agent (person or animal or microorganism) that carries and transmits a disease
      Synonyms:
      vector conductor carrier wire aerial

    لغات هم‌خانواده transmitter

    • noun
      transmission, transmitter
    • verb - transitive
      transmit

    سوال‌های رایج transmitter

    معنی transmitter به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی transmitter در زبان فارسی به فرستنده ترجمه می‌شود.

    فرستنده وسیله‌ای است که سیگنال‌ها، داده‌ها یا امواج را از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر ارسال می‌کند. این سیگنال‌ها می‌توانند شامل صوت، تصویر، داده‌های دیجیتال یا موج‌های رادیویی باشند. فرستنده‌ها در فناوری‌های ارتباطی، رادیو، تلویزیون، شبکه‌های بی‌سیم و حتی تجهیزات نظامی کاربرد دارند و نقش اساسی در انتقال اطلاعات و ارتباط میان نقاط مختلف ایفا می‌کنند.

    در زندگی روزمره، فرستنده‌ها به شکلی غیرمستقیم در بسیاری از فعالیت‌ها حضور دارند. تلفن‌های همراه، مودم‌های اینترنت، تلویزیون‌ها و رادیوها همگی از فرستنده‌ها برای ارسال سیگنال به دستگاه‌های گیرنده استفاده می‌کنند. بدون وجود فرستنده‌ها، ارتباطات مدرن، ارسال اطلاعات و دسترسی به رسانه‌های صوتی و تصویری به شکل امروزی ممکن نمی‌بود.

    از منظر علمی و فنی، فرستنده‌ها بر اساس نوع سیگنال و کاربردشان طراحی و ساخته می‌شوند. فرستنده‌های رادیویی موج‌های صوتی را به سیگنال‌های الکترومغناطیسی تبدیل می‌کنند، فرستنده‌های تلویزیونی تصویر و صدا را همزمان انتقال می‌دهند و فرستنده‌های داده‌ای در شبکه‌های کامپیوتری اطلاعات دیجیتال را منتقل می‌کنند. کیفیت و برد فرستنده نقش مهمی در کارایی و اثربخشی انتقال اطلاعات دارد.

    در جنبه‌ی آموزشی و پژوهشی، فرستنده‌ها ابزار مهمی در آزمایش‌ها و تحقیقات علمی هستند. محققان می‌توانند با استفاده از فرستنده‌ها، داده‌ها را از محیط‌های دور یا سخت‌دسترس جمع‌آوری و به مراکز پژوهشی منتقل کنند. این کاربرد، اهمیت فرستنده‌ها را نه تنها در فناوری ارتباطی، بلکه در جمع‌آوری داده‌ها و تحلیل علمی نیز برجسته می‌کند.

    فرستنده مفهومی است که پلی میان تولید و دریافت اطلاعات ایجاد می‌کند. این وسیله امکان انتقال داده‌ها، ارتباط میان نقاط مختلف و دسترسی به رسانه‌ها را فراهم می‌سازد و پایه‌ای برای فناوری‌های مدرن ارتباطی است. فرستنده نه تنها وسیله‌ای فنی، بلکه نمادی از ارتباط و تبادل اطلاعات در دنیای امروز است.

    ارجاع به لغت transmitter

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «transmitter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/transmitter

    لغات نزدیک transmitter

    • - transmittance
    • - transmittancy
    • - transmitter
    • - transmogrification
    • - transmogrify
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.