گذشتهی ساده:
wiredشکل سوم:
wiredسومشخص مفرد:
wiresوجه وصفی حال:
wiringشکل جمع:
wiresتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تا لحظات آخر، تا پایان کار
در آخرین لحظه وارد شدن یا انجام دادن
پارتیبازی کردن، از نفوذ خود استفاده (یا سو استفاده کردن)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wire» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wire