فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wiry

ˈwaɪri ˈwaɪəri

معنی و نمونه‌جمله

adjective

سیمی، سفت، کج‌شو، قابل انحنا ، پرطاقت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

wiry hair

موی زبر (سیم مانند)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wiry

  1. adjective thin and strong
    Synonyms:
    muscular athletic lean strong tough sinewy strapping agile limber supple stringy fibrous ropy light bristly stiff
    Antonyms:
    small tiny

لغات هم‌خانواده wiry

ارجاع به لغت wiry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wiry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wiry

لغات نزدیک wiry

پیشنهاد بهبود معانی