با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ropy

ˈroʊpiː ˈrəʊpɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
طنابی شکل
- a ropy old desk
- یک میز تحریر کهنه و زهوار در رفته
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ropy

  1. adjective (British informal) very poor in quality
    Synonyms: ropey
  2. adjective Forming viscous or glutinous threads
    Synonyms: stringy, gelatinous, glutinous, ropey, thready

ارجاع به لغت ropy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ropy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ropy

لغات نزدیک ropy

پیشنهاد بهبود معانی