فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stringy

ˈstrɪŋi ˈstrɪŋi

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ریش‌ریش، نخ‌مانند، ریشه‌ای، چسبناک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

stringy meat

گوشت پوره‌دار

stringy molasses

شیره‌ی چغندر رشته‌رشته

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stringy

  1. adjective long, thin
    Synonyms:
    thin lanky gangling spindly wiry lank reedy threadlike fibrous sinewy ropy spindling muscular gristly tough

ارجاع به لغت stringy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stringy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stringy

لغات نزدیک stringy

پیشنهاد بهبود معانی