آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Small

smɒːl smɔːl

صفت تفضیلی:

smaller

صفت عالی:

smallest

معنی small | جمله با small

adjective adverb noun countable A1

کوچک، خرده، ریز، محقر، خفیف، پست، غیر‌مهم، جزئی، کم، دون

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a small house

یک خانه‌ی کوچک

a small animal

حیوان کوچک

نمونه‌جمله‌های بیشتر

small fault

عیب کوچک

a small income

درآمد کم

a small distance

فاصله‌ی کم

a small tax

مالیات جزئی

a small number

تعداد اندک

Money played a small role in their divorce.

پول در طلاق آن‌ها نقش ناچیزی داشت.

a small matter

چیز کم‌اهمیت

a book for small children

کتابی برای کودکان خردسال

a small merchant

تاجری خرد

a small business

مؤسسه‌ی بازرگانی خرده‌پا

She has a small voice.

صدای ملایمی دارد.

small ale

آبجو ضعیف

He broke the brick with the small of his hand.

با لبه‌ی دستش آجر را شکست.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد small

Collocations

be thankful for small mercies

قدر عافیت را دانستن، خدا را شکر کردن

feel small

احساس حقارت کردن، احساس شرمساری کردن

Idioms

a small fortune

هزینه (یا قیمت) سنگین، مخارج زیاد، بهای هنگفت

پول زیاد

small fry

بچه (بچه‌ها)

چیز کم‌اهمیت، ناچیز

بچه ماهی‌ها، ماهی‌های کوچک

اشخاص کم‌اهمیت، هیچ‌کاره

the small print

1- حروف چاپی ریز 2- مطالب ریزی که پشت قراردادها و بیمه‌نامه‌ها نوشته می‌شود

سوال‌های رایج small

صفت تفضیلی small چی میشه؟

صفت تفضیلی small در زبان انگلیسی smaller است.

صفت عالی small چی میشه؟

صفت عالی small در زبان انگلیسی smallest است.

ارجاع به لغت small

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «small» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/small

لغات نزدیک small

پیشنهاد بهبود معانی