صفت تفضیلی:
smallerصفت عالی:
smallestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قدر عافیت را دانستن، خدا را شکر کردن
احساس حقارت کردن، احساس شرمساری کردن
هزینه (یا قیمت) سنگین، مخارج زیاد، بهای هنگفت
پول زیاد
بچه (بچهها)
چیز کماهمیت، ناچیز
بچه ماهیها، ماهیهای کوچک
اشخاص کماهمیت، هیچکاره
1- حروف چاپی ریز 2- مطالب ریزی که پشت قراردادها و بیمهنامهها نوشته میشود
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «small» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/small