Undersized

ˈʌndərsaɪzd ˌʌndəˈsaɪzd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more undersized
  • صفت عالی:

    most undersized

معنی

adjective
کوچک‌تر از معمول، کوچک‌تر از اندازه معمولی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد undersized

  1. adjective Small in size
    Synonyms: miniature, small, tiny
  2. adjective Smaller than normal for its kind
    Synonyms: undersize, little, miniature, petite, puny, short, small, stunted, tiny

ارجاع به لغت undersized

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undersized» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undersized

لغات نزدیک undersized

پیشنهاد بهبود معانی