با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Smacker

ˈsmækər ˈsmækə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( smacking ) سیلی‌زننده، خوش‌طعم، دوست‌داشتنی، صدای ملچ‌ملوچ، صدای ماچ، مهم، فعال، کتک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد smacker

  1. noun The act or an instance of kissing
    Synonyms: buss, kiss, osculation, smack, peck, smooch
  2. noun A quick, sharp blow, especially with the hand
    Synonyms: box, buffet, bust, chop, cuff, punch, slap, smack, spank, swat, whack, clip, spat

ارجاع به لغت smacker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «smacker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smacker

لغات نزدیک smacker

پیشنهاد بهبود معانی