آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Kiss

    kɪs kɪs

    گذشته‌ی ساده:

    kissed

    شکل سوم:

    kissed

    سوم‌شخص مفرد:

    kisses

    وجه وصفی حال:

    kissing

    شکل جمع:

    kisses

    معنی kiss | جمله با kiss

    verb - transitive verb - intransitive A2

    بوسیدن، بوسه گرفتن از، ماچ کردن

    The child's kisses were wet.

    بوسه‌های کودک آبکی بودند.

    The father kissed his children.

    پدر فرزندان خود را بوسید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The bride and groom kissed each other.

    عروس و داماد یکدیگر را بوسیدند.

    noun countable

    بوسه، بوس، ماچ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    Give me a kiss.

    یک بوس بده.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kiss

    1. noun touching lips to another
      Synonyms:
      peck smack smooch embrace salute salutation caress endearment osculation
    1. verb touch one’s lips to another’s
      Synonyms:
      greet salute peck smack brush lip graze smooch blow mush neck make out pucker up french butterfly osculate

    Collocations

    kiss goodbye

    1- بوسیدن و خداحافظی کردن 2- (عامیانه) از خیر چیزی گذشتن، از دست دادن

    Idioms

    blow a kiss

    (با دست) ماچ پراندن، بوسه به سوی کسی فرستادن

    kiss ass

    (عامیانه ـ زننده ـ کون کسی را بوسیدن) خایه‌مالی کردن، چاپلوسی کردن

    kiss goodbye

    1- بوسیدن و خداحافظی کردن 2- (عامیانه) از خیر چیزی گذشتن، از دست دادن

    kiss off

    (عامیانه) مرخص کردن (با تحقیر و بی‌ادبی)، (امر) گم‌شو!

    the kiss of death

    عمل از روی حسن نیت که برای دیگری بسیار بدعاقبت است، بوسه‌ی مرگ‌آور، دوستی خاله خرسه، بوسه مرگ، ضربه‌ی مهلک

    سوال‌های رایج kiss

    گذشته‌ی ساده kiss چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده kiss در زبان انگلیسی kissed است.

    شکل سوم kiss چی میشه؟

    شکل سوم kiss در زبان انگلیسی kissed است.

    شکل جمع kiss چی میشه؟

    شکل جمع kiss در زبان انگلیسی kisses است.

    وجه وصفی حال kiss چی میشه؟

    وجه وصفی حال kiss در زبان انگلیسی kissing است.

    سوم‌شخص مفرد kiss چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد kiss در زبان انگلیسی kisses است.

    ارجاع به لغت kiss

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «kiss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kiss

    لغات نزدیک kiss

    • - kishke
    • - kismet
    • - kiss
    • - kiss ass
    • - kiss cam
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.