امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Butterfly

ˈbʌt̬ərflaɪ ˈbʌtəflaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    butterflies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
پروانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I saw a beautiful butterfly fluttering in the garden.
- پروانه‌ی زیبایی را دیدم که در باغ پر می‌زد.
- The butterfly's wings were colorful.
- بال‌های پروانه رنگارنگ بود.
- The children chased after the butterfly, trying to catch it.
- بچه‌ها پروانه را دنبال کردند و سعی کردند آن را بگیرند.
noun countable
مجازی شخص وظیفه‌نشناس، شخص سهل‌انگار، شخص بی‌مسئولیت، شخص خوش‌گذران
- As a butterfly, she spent her days shopping.
- او به عنوان یک شخص خوش‌گذران روزهایش را با خرید کردن سپری می‌کرد.
- He lived his life as a butterfly, never committing to anyone long-term.
- او مثل یک شخص بی‌مسئولیت زندگی کرد و هیچ وقت به کسی به مدت طولانی متعهد نبود.
noun singular uncountable
ورزش پروانه، شنای پروانه
- The butterfly is a challenging swimming stroke.
- پروانه یک حرکت چالش‌برانگیز شناست.
- The butterfly requires a lot of upper body strength.
- شنای پروانه نیازمند قدرت زیاد بالاتنه‌ی بدن است.
noun countable
بَست گوشواره (بَستی به شکل پروانه که پشت گوش برای نگه داشتن آن بسته می‌شود)
verb - transitive
شکافتن، بریدن، جدا کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد butterfly

  1. noun A swimming stroke in which the arms are thrown forward together out of the water while the feet kick up and down
    Synonyms:
    moth admiral alfalfa aphrodite apollo buckeye caterpillar christmas butterfly-stroke chrysalis giant grayling lepidopteran metamorphosis monarch morpho pupa red-admiral satyr skipper tiger underwing ursula viceroy zebra
  1. verb Talk or behave amorously, without serious intentions
    Synonyms:
    chat-up flirt dally coquet coquette romance philander mash
  1. adjective
    Synonyms:
    lepidopterological lepidopterous

Idioms

ارجاع به لغت butterfly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «butterfly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/butterfly

لغات نزدیک butterfly

پیشنهاد بهبود معانی