شکل جمع:
mothsحشرهشناسی بید، شبپره، پروانه، شاپرک
The moth fluttered towards the porch light.
شاپرک بهسمت نور ایوان بال میزند.
A small, delicate moth landed on the flower petal.
پروانهای کوچک و ظریف روی گلبرگ گل نشست.
حشرهشناسی بید لباس، بید پشمخوار، پشموانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A single clothes moth can cause extensive damage to an entire wardrobe if left unchecked.
یک بید لباس درصورت عدمکنترل میتواند آسیب زیادی به کل کمد لباس وارد کند.
The moth fluttered around my closet, searching for its next meal.
پشموانه دور کمدم پر میزد و دنبال غذای بعدی میگشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «moth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/moth