با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Moth

mɒːθ mɒθ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    moths

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    حشره‌شناسی بید، شب‌پره، پروانه، شاپرک
    • - The moth fluttered towards the porch light.
    • - شاپرک به‌سمت نور ایوان بال می‌زند.
    • - A small, delicate moth landed on the flower petal.
    • - پروانه‌ای کوچک و ظریف روی گلبرگ گل نشست.
  • noun countable
    حشره‌شناسی بید لباس، بید پشم‌خوار، پشموانه
    • - A single clothes moth can cause extensive damage to an entire wardrobe if left unchecked.
    • - یک بید لباس درصورت عدم‌کنترل می‌تواند آسیب زیادی به کل کمد لباس وارد کند.
    • - The moth fluttered around my closet, searching for its next meal.
    • - پشموانه دور کمدم پر می‌زد و دنبال غذای بعدی می‌گشت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد moth

  1. noun
    Synonyms: miller, tineid, Heterocera (Latin)

ارجاع به لغت moth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moth

لغات نزدیک moth

پیشنهاد بهبود معانی