Motel

    moʊˈtel məʊˈtel
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      motels

    توضیحات

    در انگلیسی بریتانیایی به جای motel از tourist court استفاده می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    سفر هتل متل، راه‌سرا
    لغات مربوط به سفر در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - We stayed at a cozy motel by the beach.
    - ما در متلی دنج در کنار ساحل اقامت کردیم.
    - The motel's parking lot was packed with cars.
    - پارکینگ متل پر از ماشین بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد motel

    1. noun temporary, short-term residence, often for travelers
      Synonyms: cabin, court, hotel, inn, lodge, motor court, resort, roadhouse

    ارجاع به لغت motel

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «motel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/motel

    لغات نزدیک motel

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند