آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ آذر ۱۴۰۴

    Motor

    ˈmoʊtər ˈməʊtə

    گذشته‌ی ساده:

    motored

    شکل سوم:

    motored

    سوم‌شخص مفرد:

    motors

    وجه وصفی حال:

    motoring

    شکل جمع:

    motors

    معنی motor | جمله با motor

    noun countable B2

    موتور

    The car's motor has heated up.

    موتور اتومبیل داغ کرده است.

    The pump is powered by a small electric motor.

    پمپ با موتور الکتریکی کوچکی کار می‌کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a motor that converts electric energy into mechanical energy

    موتوری که نیروی برق را به نیروی جنبشی تبدیل می‌کند

    a motor boat

    قایق موتوری

    a motor bicycle

    دوچرخه‌ی موتوردار

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی قدیمی ماشین، خودرو، اتومبیل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    She left her motor in the parking lot overnight.

    اتومبیلش را شب تا صبح در پارکینگ گذاشت.

    My old motor keeps breaking down every winter.

    ماشین قدیمی‌ام هر زمستان خراب می‌شود.

    adjective

    انگلیسی بریتانیایی خودرویی، مربوط به خودرو

    Government regulations have greatly affected the motor sector.

    مقررات دولتی، تأثیر زیادی بر حوزه‌ی خودرو گذاشته است.

    The motor market has become very competitive in recent years.

    بازار خودرو در سال‌های اخیر بسیار رقابتی شده است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a motor trip

    سفر با اتومبیل

    a motor inn

    مسافرخانه‌ی اتومبیل سواران

    adjective

    زیست‌شناسی حرکتی، وابسته به حرکت عضلانی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

    مشاهده

    Damage to this area of the brain can lead to serious motor impairments.

    آسیب به این بخش از مغز می‌تواند باعث اختلالات حرکتی جدی شود.

    The doctor tested her motor responses after the surgery.

    پس‌از عمل جراحی، پزشک پاسخ‌های حرکتی او را بررسی کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a motor reflex

    بازتاب عضلانی

    motor skills

    مهارت‌های جنبشی

    verb - intransitive informal

    سریع پیش رفتن، با سرعت رشد کردن، شتاب گرفتن، بالا رفتن

    Her online business motored up once she improved her marketing strategy.

    وقتی استراتژی بازاریابی‌اش را بهبود داد، کسب‌وکار آنلاینش به‌سرعت رشد کرد.

    After months of slow progress, the project suddenly motored forward.

    بعداز ماه‌ها پیشرفت کند، پروژه ناگهان با سرعت جلو رفت.

    verb - intransitive

    انگلیسی بریتانیایی قدیمی رانندگی کردن، راندن

    We motored along the coast enjoying the view.

    در امتداد ساحل رانندگی می‌کردیم و از منظره لذت می‌بردیم.

    They motored back home before it got dark.

    قبل‌از تاریک شدن هوا، با ماشین به خانه برگشتند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد motor

    1. noun engine
      Synonyms:
      generator mechanism transformer turbine diesel power train cylinder piston what’s under the hood
    1. noun a machine that uses energy, such as electric or chemical energy (as from burning a fuel), to produce mechanical motion.
      Synonyms:
      engine machine device instrument automobile auto buggy car drive ride
    1. verb travel or be transported in a vehicle
      Synonyms:
      drive tour ride
    1. adjective conveying information to the muscles from the CNS
      Synonyms:
      centrifugal

    سوال‌های رایج motor

    گذشته‌ی ساده motor چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده motor در زبان انگلیسی motored است.

    شکل سوم motor چی میشه؟

    شکل سوم motor در زبان انگلیسی motored است.

    شکل جمع motor چی میشه؟

    شکل جمع motor در زبان انگلیسی motors است.

    وجه وصفی حال motor چی میشه؟

    وجه وصفی حال motor در زبان انگلیسی motoring است.

    سوم‌شخص مفرد motor چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد motor در زبان انگلیسی motors است.

    ارجاع به لغت motor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «motor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/motor

    لغات نزدیک motor

    • - motocross
    • - motoneuron
    • - motor
    • - motor car
    • - motor court
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.