آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Piston

ˈpɪstn ˈpɪstn

شکل جمع:

pistons

معنی piston | جمله با piston

noun countable

پیستون (قطعه‌ی متحرک در سیلندر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The piston transfers the energy from combustion to the crankshaft.

پیستون انرژی حاصل از احتراق را به میل‌لنگ منتقل می‌کند.

He replaced the worn-out pistons in his car.

او پیستون‌های فرسوده ماشینش را تعویض کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد piston

  1. noun mechanical device that has a plunging or thrusting motion
    Synonyms:
    plunger ram cylinder disk sucker walter piston

سوال‌های رایج piston

شکل جمع piston چی میشه؟

شکل جمع piston در زبان انگلیسی pistons است.

ارجاع به لغت piston

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «piston» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/piston

لغات نزدیک piston

پیشنهاد بهبود معانی