امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ram

ræm ræm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    rammed
  • شکل سوم:

    rammed
  • سوم‌شخص مفرد:

    rams
  • وجه وصفی حال:

    ramming
  • شکل جمع:

    rams

توضیحات

RAM در معنای هفتم مخفف لغت random-access memory است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive
کوبیدن، زدن، برخورد کردن (محکم)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- I rammed my elbow into the table.
- آرنجم را به میز کوبیدم.
- The truck rammed the back of my car.
- کامیون محکم به عقب اتومبیل من زد.
- The car rammed the side of the building.
- ماشین به کنار ساختمان برخورد کرد.
noun countable
جانورشناسی قوچ (گوسفند نر) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده
- The ram was quite large.
- قوچ خیلی بزرگ بود.
- The veterinarian inspected the ram.
- دام‌پزشک قوچ را معاینه کرد.
noun countable
دژکوب
- The ram's powerful strike shattered the walls of the fortress.
- ضربه‌ی قوی دژکوب دیوارهای قلعه را درهم‌شکست.
- The ancient army used a massive ram to break down the walls of the enemy's fortress.
- ارتش باستانی از یک دژکوب عظیم برای شکستن دیوارهای قلعه‌ی دشمن استفاده می‌کرد.
noun countable
کوبه، کوبگر
- The intruder used a ram to forcefully break down the door.
- متجاوز از کوبه برای شکستن در استفاده کرد.
- The burglar used a heavy metal ram to shatter the window.
- سارق با استفاده از یک کوبگر فلزی سنگین پنجره را شکست.
noun countable
تیزه (جلوآمدگی سرتیز و فلزی در سینه‌ی کشتی‌های جنگی که با آن به کشتی دشمن می‌زدند و آن را سوراخ می‌کردند)
- The ship's ram was sharpened to pierce through the hull of enemy vessels.
- تیزه‌ی کشتی برای سوراخ کردن بدنه‌ی کشتی‌های دشمن تیز شد.
- The warship's ram was painted with intimidating designs.
- تیزه‌ی کشتی جنگی با طرح‌های ترسناک نقاشی شده بود.
noun countable
کشتی جنگی تیزه‌دار
- The mighty ram sliced through the waves, ready to strike its target.
- کشتی جنگی تیزه‌دار قدرتمند از میان امواج عبور کرد و آماده‌ی حمله به هدفش بود.
- The ram crashed into the enemy ship.
- کشتی جنگی تیزه‌دار با کشتی دشمن برخورد کرد.
noun countable
کامپیوتر رم (حافظه‌ی دسترسی تصادفی) (با حروف بزرگ) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده
- The computer's RAM is not functioning properly.
- رم کامپیوتر درست کار نمی‌کند.
- The computer's RAM is responsible for storing data.
- رم کامپیوتر مسئول ذخیره‌سازی اطلاعات است.
noun
نجوم برج حمل (با R بزرگ)
- Those born under the sign of Ram are often described as passionate and energetic.
- متولدین علامت برج حمل اغلب به‌عنوان افرادی پرشور و پرانرژی توصیف می‌شوند.
- The Ram's ruling planet is Mars.
- مریخ سیاره‌ی حاکم برج حمل است.
noun countable
وزنه (در تیرکوب یا شمع‌کوب)
- The operator guided the ram with precision.
- اپراتور وزنه را با دقت هدایت کرد.
- The ram of the pile driver struck the ground with incredible force.
- وزنه‌ی شمع‌کوب با نیرویی باورنکردنی به زمین برخورد کرد.
verb - intransitive
به‌سرعت حرکت کردن، به‌سرعت رد شدن
- The athlete rammed through the opposing team's defense.
- این ورزشکار از خط دفاعی تیم حریف به‌سرعت رد شد.
- He closed his eyes and rammed.
- چشم‌هایش را بست و به‌سرعت حرکت کرد.
verb - transitive
فشرده کردن (با کوبیدن)
- She had to ram the soil.
- مجبور شد خاک را فشرده کند.
- To build a sturdy foundation, the workers had to ram the gravel layer with a heavy machine.
- برای ساختن یک پایه‌ی محکم، کارگران مجبور بودند لایه‌ی شن را با دستگاهی سنگین فشرده کنند.
verb - transitive
چپاندن
- He was ramming food into his mouth.
- داشت خوراک در دهان خود می‌چپاند.
- to ram a charge into a gun
- گلوله را در (لوله‌ی) توپ چپاندن
verb - transitive
تحمیل کردن، به‌زور قبولاندن، (با فشار) از تصویب گذراندن
- A new tax bill was rammed through the Senat by the Republicans.
- جمهوری‌خواهان لایحه‌ی جدید مالیات‌ها را با فشار از تصویب مجلس سنا گذراندند.
- The company tried to ram their new policy through without consulting employees.
- این شرکت سعی کرد سیاست جدید خود را بدون مشورت با کارمندان تحمیل کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ram

  1. verb bang into; pack forcibly
    Synonyms:
    beat butt collide with cram crash crowd dash dig drive drum force hammer hit hook impact jack jam-pack pack plunge poke pound run run into sink slam smash stab stick strike strike head-on stuff tamp thrust wedge
    Antonyms:
    tap

Idioms

سوال‌های رایج ram

معنی ram به فارسی چی میشه؟

کلمه "ram" در زبان انگلیسی معانی مختلفی دارد که یکی از آن‌ها به "قوچ" یا "گوسفند نر" اشاره دارد. در ادامه، به بررسی این واژه و معانی دیگر آن، همچنین نکات جالب مرتبط با آن می‌پردازیم.

قوچ (گوسفند نر)

یکی از معانی اصلی "ram"، گوسفند نر است. قوچ‌ها معمولاً به خاطر شاخ‌های بزرگ و قوی‌شان شناخته می‌شوند که در بین گونه‌های مختلف گوسفند قابل مشاهده است. این شاخ‌ها نه تنها برای دفاع از خود در برابر شکارچیان و رقبا استفاده می‌شود، بلکه در زمان جفت‌گیری نیز به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و جذب ماده‌ها به کار می‌رود. قوچ‌ها در فرآیند جفت‌گیری نقش مهمی ایفا می‌کنند و معمولاً در فصل بهار، زمان جفت‌گیری آن‌هاست.

خصوصیات ظاهری و رفتاری

قوچ‌ها معمولاً بدنی قوی و عضلانی دارند و به دلیل ساختار فیزیکی‌شان، می‌توانند در شرایط دشوار به خوبی زنده بمانند. آن‌ها همچنین دارای حس بویایی قوی هستند که به آن‌ها کمک می‌کند تا منابع غذایی را پیدا کنند. قوچ‌ها معمولاً اجتماعی هستند و در گروه‌هایی به نام "گله" زندگی می‌کنند. این گروه‌ها به آن‌ها کمک می‌کند تا در برابر خطرات طبیعی و شکارچیان محافظت شوند.

کاربردهای دیگر "ram"

علاوه بر معنای قوچ، "ram" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای دیگری نیز دارد. یکی از این معانی، به کارگیری این واژه در دنیای فناوری اطلاعات است. در این زمینه، "RAM" مخفف "Random Access Memory" است که به حافظه موقت سیستم‌های کامپیوتری اشاره دارد. این نوع حافظه به کامپیوتر اجازه می‌دهد تا داده‌ها را به سرعت و بدون نیاز به دسترسی ترتیبی بخواند و بنویسد. RAM در عملکرد کلی سیستم‌های کامپیوتری نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند و میزان آن تأثیر مستقیمی بر سرعت و کارایی دستگاه دارد.

نکات جالب

1. تاریخچه: استفاده از کلمه "ram" به عنوان نام قوچ به قرن‌ها پیش برمی‌گردد و این واژه از زبان‌های قدیمی‌تر مانند انگلیسی باستان و زبان‌های ژرمنی ریشه گرفته است.

2. نماد فرهنگی: در بسیاری از فرهنگ‌ها، قوچ به عنوان نماد قدرت و شجاعت شناخته می‌شود. در برخی از افسانه‌ها و اساطیر، قوچ‌ها به عنوان نگهبانان و محافظان مقدسات به تصویر کشیده می‌شوند.

3. رابطه با علم نجوم: در علم نجوم، برج حمل (Aries) به عنوان نماد قوچ شناخته می‌شود و در زودیاک، به کسانی که در این ماه به دنیا آمده‌اند ویژگی‌های خاصی نسبت داده می‌شود.

4. قوچ‌ها در پرورش دام: در صنعت کشاورزی و دامداری، قوچ‌ها نقش مهمی در تولید مثل و بهبود نژاد گوسفندان ایفا می‌کنند. انتخاب یک قوچ مناسب می‌تواند تأثیر زیادی بر کیفیت نسل‌های بعدی داشته باشد.

ارجاع به لغت ram

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ram» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ram

لغات نزدیک ram

پیشنهاد بهبود معانی