گذشتهی ساده:
rammedشکل سوم:
rammedسومشخص مفرد:
ramsوجه وصفی حال:
rammingشکل جمع:
ramsRAM در معنای هفتم مخفف لغت random-access memory است.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ram something down one's throat
چیزی را به کسی تحمیل کردن، به کسی چپاندن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ram» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ram