آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ خرداد ۱۴۰۳

    Poke

    poʊk pəʊk

    گذشته‌ی ساده:

    poked

    شکل سوم:

    poked

    سوم‌شخص مفرد:

    pokes

    وجه وصفی حال:

    poking

    توضیحات:

    این لغت در معنای ششم به شکل poké نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری poke رایج است.

    معنی poke | جمله با poke

    verb - transitive

    سیخونک زدن، سقلمه زدن، زدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    Since she was laughing too loud, I gave her a poke.

    چون خیلی بلند می‌خندید به او سقلمه‌ای زدم.

    I poked him on the nose.

    زدم توی دماغش.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    You almost poked me in the eye with your pencil.

    نزدیک بود مدادت را توی چشمم بزنی.

    verb - intransitive verb - transitive

    بیرون آوردن (سر و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    She poked her head out of the window.

    سرش را از پنجره بیرون آورد.

    She poked her head out from behind the curtain.

    سرش را از پشت پرده بیرون آورد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I poked my head out of the tent.

    سرم را از چادر بیرون آوردم.

    verb - transitive

    تلنگر زدن (در شبکه‌های اجتماعی) (با ارسال پیام کوتاه برای جلب توجه)

    I decided to poke my friend on Facebook.

    تصمیم گرفتم در فیس‌بوک به دوستم تلنگر بزنم.

    Did you see that he tried to poke you on LinkedIn?

    آیا دیدید که او سعی کرده است در لینکدین به شما تلنگر بزند؟

    noun countable

    سیخونک، سقلمه

    The poke on his arm surprised him during the meeting.

    سیخونک به بازویش در جلسه او را شگفت‌زده کرد.

    The child giggled after receiving a poke in the stomach.

    کودک پس از سقلمه به شکم، قهقهه زد.

    noun uncountable

    گیاه‌شناسی سرخاب کولی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    The poke plant grows in many parts of North America.

    گیاه سرخاب کولی در بسیاری از مناطق آمریکای شمالی رشد می‌کند.

    It's important to educate children about the dangers of the poke plant.

    آموزش دادن به کودکان درمورد خطرات گیاه سرخاب کولی بسیار مهم است.

    noun uncountable

    غذا و آشپزی پوکِی (نوعی غذای هاوایی که از تکه‌های مکعبی غذاهای دریایی خام (مانند ماهی تن) تهیه می‌شود)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    After trying poke for the first time, I became a fan of this Hawaiian delicacy.

    بعد از اینکه برای اولین بار پوکِی را امتحان کردم، طرفدار این غذای لذیذ هاوایی شدم.

    I had a delicious poké for lunch today.

    امروز ناهار پوکِی خوشمزه‌ای خوردم.

    verb - intransitive

    سرک کشیدن، فضولی کردن

    Don't poke your nose into other people's business.

    در کار دیگران فضولی نکن.

    Stop poking around in my personal affairs!

    از سرک کشیدن در مسائل شخصی من دست بردار!

    noun countable

    کیسه (عمدتاً در جنوب ایالات متحده‌ی آمریکا)

    The farmer filled the poke with freshly picked vegetables.

    کشاورز کیسه را با سبزیجات تازه‌چیده‌شده پر کرد.

    He carried his lunch in a brown paper poke.

    ناهارش را در یک کیسه‌ی قهوه‌ای‌رنگ حمل می‌کرد.

    noun countable

    کیف پول

    The pickpocket snatched his poke.

    جیب‌بر کیف پولش را قاپید.

    He always carried a spare key in his poke.

    او همیشه یک کلید زاپاس در کیف پولش داشت.

    verb - transitive

    فرو بردن، فرو کردن، داخل کردن (انگشت و کارد و غیره)

    Never poke a pencil into your ear!

    هرگز مداد را در گوش خود فرو نکن!

    Poking your finger into your nose is impolite.

    انگشت کردن توی دماغ بی‌ادبی است.

    verb - transitive

    زیرورو کردن (آتش)

    Poke the fire with this stick so that it burns better.

    آتش را با این چوب زیرورو کن تا بهتر بسوزد.

    He poked the fire gently to create more heat.

    او آتش را به‌آرامی زیرورو کرد تا گرمای بیشتری ایجاد شود.

    verb - transitive

    زیرورو کردن، گشتن

    She poked about in her bag for the keys.

    برای یافتن کلیدها کیف دستی‌اش را زیرورو کرد.

    Who has been poking around in my desk drawer?

    چه کسی کشو میز من را گشته است؟

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد poke

    1. noun push, thrust
      Synonyms:
      shove hit jab punch prod nudge thrust boost butt dig blow bunt stab
    1. verb push at; thrust
      Synonyms:
      shove push nudge prod jab butt ram punch elbow shoulder jostle crowd dig hit stab goose stir stimulate arouse awaken provoke rouse protrude project jut bulge stick out stand out stick overhang
    1. verb interfere, snoop
      Synonyms:
      meddle intrude butt in pry nose peek tamper busybody
      Antonyms:
      leave alone
    1. verb move along slowly
      Synonyms:
      delay drag lag loiter tarry dawdle mosey dally idle procrastinate put off trail toddle get no place fast schlepp along
      Antonyms:
      rush

    Phrasal verbs

    poke about (or around)

    (برای یافتن چیزی) جابه‌جا کردن، سر چیزی رفتن، دنبال چیزی گشتن

    Idioms

    poke fun at

    مسخره کردن، دست انداختن، مورد تمسخر قرار دادن

    poke one's nose into (something)

    (درباره‌ی چیز) کنجکاوی بیجا به خرج دادن، فضولی کردن

    make fun of (poke fun at)

    مسخره کردن، دست انداختن، مچل کردن، منتر کردن

    poke one's nose into someone's affairs

    در کار دیگران فضولی کردن، دخالت بیجا کردن

    سوال‌های رایج poke

    گذشته‌ی ساده poke چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده poke در زبان انگلیسی poked است.

    شکل سوم poke چی میشه؟

    شکل سوم poke در زبان انگلیسی poked است.

    وجه وصفی حال poke چی میشه؟

    وجه وصفی حال poke در زبان انگلیسی poking است.

    سوم‌شخص مفرد poke چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد poke در زبان انگلیسی pokes است.

    ارجاع به لغت poke

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «poke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poke

    لغات نزدیک poke

    • - poisson's ratio
    • - poitrine
    • - poke
    • - poke about (or around)
    • - poke bonnet
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.