عامیانه فضولی کردن، دخالت بیجا کردن، خود را وسط انداختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Stop butting in!
دخالت نکن!
Sorry, I don't mean to butt in.
ببخشید قصد فضولی کردن ندارم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «butt in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/butt-in-or-into