فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cut In

ˈkətɪn kʌtɪn

معنی‌ها

phrasal verb

شروع به کار کردن

phrasal verb

(بدون رعایت حق تقدم) در مسیر اتومبیل دیگر وارد شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
phrasal verb

منقطع کردن، مزاحم کار کسی شدن، توی حرف کسی دویدن

phrasal verb

سهیم کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cut in

  1. verb interrupt
    Synonyms:
    interfere intrude intervene break in butt in horn in chisel in obtrude interpose move in
    Antonyms:
    allow

ارجاع به لغت cut in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cut in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cut in

لغات نزدیک cut in

پیشنهاد بهبود معانی