گذشتهی ساده:
allowedشکل سوم:
allowedسومشخص مفرد:
allowsوجه وصفی حال:
allowingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به حساب آوردن، منظور کردن، در نظر گرفتن
1- نتیجه گرفتن، استنتاج کردن 2- روا داشتن، اجازه دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «allow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/allow