فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Barge In

توضیحات:

همچنین می‌توان از barge into به‌ جای barge in استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

در نزده وارد شدن، سر خود را پایین انداختن و داخل رفتن، مزاحم شدن، سرزده رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

George barged in my office without knocking.

جورج در نزده وارد دفتر کارم شد.

I was studying when Ben suddenly barged in.

داشتم درس می‌خوندم که بن سرش رو انداخت پایین و اومد تو.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد barge in

  1. verb charge
    Synonyms:
    push shove collide interrupt intrude muscle in break in burst in stumble infringe
    Antonyms:
    wait

ارجاع به لغت barge in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «barge in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/barge-in

لغات نزدیک barge in

پیشنهاد بهبود معانی