همچنین میتوان از barge into به جای barge in استفاده کرد.
در نزده وارد شدن، سر خود را پایین انداختن و داخل رفتن، مزاحم شدن، سرزده رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
George barged in my office without knocking.
جورج در نزده وارد دفتر کارم شد.
I was studying when Ben suddenly barged in.
داشتم درس میخوندم که بن سرش رو انداخت پایین و اومد تو.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «barge in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/barge-in