گذشتهی ساده:
stood outشکل سوم:
stood outسومشخص مفرد:
stands outوجه وصفی حال:
standing outجلب توجه کردن، به چشم آمدن، برجسته بودن، مشخص بودن، خودنمایی کردن
His voice stands out even in a large crowd.
صدای او حتی در جمعیت بزرگ هم به گوش میآید.
This painting stands out because of its vivid colors.
این نقاشی بهخاطر رنگهای زندهاش خودنمایی میکند.
متمایز بودن، برتر بودن، برجسته بودن، شاخص بودن، متفاوت بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company’s innovative design helps it stand out from competitors.
طراحی نوآورانهی شرکت باعث میشود از رقبایش متفاوت باشد.
Among all the restaurants in town, this one stands out for its quality.
در میان همهی رستورانهای شهر، این یکی بهخاطر کیفیتش برجسته است.
از ساحل دور شدن، به سمت دریا رفتن، از خشکی فاصله گرفتن (کشتی)
The navy ship stood out from the coast to begin its mission.
کشتی نیروی دریایی برای آغاز مأموریتش از ساحل فاصله گرفت.
Several fishing boats stood out early in the morning.
چند قایق ماهیگیری صبح زود به سمت دریا رفتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stand out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stand out