با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Beetle

ˈbiːtl ˈbiːtl ˈbiːtl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    beetles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adjective
سوسک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun verb - transitive verb - intransitive adjective
آویخته شدن، پوشیده شدن، پیش آمدن، سوسک وار
- beetling cliffs
- صخره‌های نیمه‌معلق
- Dark heavy brows beetling in a frown.
- ابروان سیاه و پرپشت که به حالت عبوس درآمده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beetle

  1. noun A tool resembling a hammer but with a large head (usually wooden); used to drive wedges or ram down paving stones or for crushing or beating or flattening or smoothing
    Synonyms: insect, bug, scarab, battledore, chafer, clock, coleopter, -dor, mallet, drive, elater, firefly, goldbug, japanese, june bug, crawling thing, ladybug, mallet (heavy), scarabee, digester, skipjack, stag, tumblebug, weevil, hexapod, macerator, pulper, smasher
  2. verb To curve outward past the normal or usual limit
    Synonyms: overhang, bag, balloon, belly, bulge, jut, pouch, project, protrude, protuberate, stand out, stick out
  3. adjective Jutting or overhanging
    Synonyms: beetling

ارجاع به لغت beetle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beetle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beetle

لغات نزدیک beetle

پیشنهاد بهبود معانی