امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Beetle

ˈbiːtl ˈbiːtl ˈbiːtl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    beetles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adjective
سوسک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun verb - transitive verb - intransitive adjective
آویخته شدن، پوشیده شدن، پیش آمدن، سوسک وار
- beetling cliffs
- صخره‌های نیمه‌معلق
- Dark heavy brows beetling in a frown.
- ابروان سیاه و پرپشت که به حالت عبوس درآمده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beetle

  1. noun A tool resembling a hammer but with a large head (usually wooden); used to drive wedges or ram down paving stones or for crushing or beating or flattening or smoothing
    Synonyms:
    insect bug scarab battledore chafer clock coleopter -dor mallet drive elater firefly goldbug japanese june bug crawling thing ladybug mallet (heavy) scarabee digester skipjack stag tumblebug weevil hexapod macerator pulper smasher
  1. verb To curve outward past the normal or usual limit
    Synonyms:
    overhang bag balloon belly bulge jut pouch project protrude protuberate stand out stick out
  1. adjective Jutting or overhanging
    Synonyms:
    beetling

ارجاع به لغت beetle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beetle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beetle

لغات نزدیک beetle

پیشنهاد بهبود معانی