گذشتهی ساده:
smashedشکل سوم:
smashedسومشخص مفرد:
smashesوجه وصفی حال:
smashingشکل جمع:
smashesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کاملاٌ نابود شدن، تباه شدن
شکست خوردن، موفق نشدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «smash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smash