۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Smarty

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( smartie ) ناقلا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد smarty

  1. noun one who is obnoxiously self-assertive and arrogant
    Synonyms:
    wise guy smart aleck smarty-pants know-it-all wiseacre wisenheimer wisecracker saucebox malapert witling

ارجاع به لغت smarty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «smarty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smarty

لغات نزدیک smarty

پیشنهاد بهبود معانی