زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Decimate

ˈdesɪmeɪt ˈdesɪmeɪt

گذشته‌ی ساده:

decimated

شکل سوم:

decimated

سوم‌شخص مفرد:

decimates

وجه وصفی حال:

decimating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

(در اصل) طبق قرعه از هر ده نفر یکی را کشتن، یک‌دهی کشتن، تلفات زیاد وارد کردن، کشت و کشتار کردن، تلفات سنگین وارد کردن

famine decimated the population.

قحطی باعث مرگ بسیاری از مردم شد.

The pollution could decimate the river's thriving population of kingfishers.

آلودگی می‌تواند باعث کشتار جمعیت پر رونق مرغان ماهی‌خوار رودخانه شود.

verb - transitive

(مهجور) یک دهم چیزی را برداشتن، عشر کردن، یکدهی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد decimate

  1. verb destroy
    Synonyms:
    kill off slaughter massacre butcher execute exterminate wipe out obliterate annihilate stamp out commit genocide

سوال‌های رایج decimate

گذشته‌ی ساده decimate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده decimate در زبان انگلیسی decimated است.

شکل سوم decimate چی میشه؟

شکل سوم decimate در زبان انگلیسی decimated است.

وجه وصفی حال decimate چی میشه؟

وجه وصفی حال decimate در زبان انگلیسی decimating است.

سوم‌شخص مفرد decimate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد decimate در زبان انگلیسی decimates است.

ارجاع به لغت decimate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decimate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decimate

لغات نزدیک decimate

پیشنهاد بهبود معانی