فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Destruct

dəˈstrəkt dəˈstrəkt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    destructed
  • شکل سوم:

    destructed
  • سوم شخص مفرد:

    destructs
  • وجه وصفی حال:

    destructing

معنی و نمونه‌جمله

  • noun verb - intransitive adverb
    خرابی عمدی موشک قبل از پرتاب آن (برای ازمایش)، ویرانی
    • - If it goes off course, the missile will destruct automatically.
    • - در صورت انحراف از مسیر پرتابه، خود به خود منهدم خواهد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد destruct

  1. verb To pull down or break up so that reconstruction is impossible
    Synonyms: destroy, demolish, dismantle, dynamite, knock down, level, pull down, pulverize, raze, tear down, wreck

ارجاع به لغت destruct

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «destruct» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/destruct

لغات نزدیک destruct

پیشنهاد بهبود معانی