آخرین به‌روزرسانی:

Destroying

dɪˈstrɔɪ.ɪŋ dɪˈstrɔɪ.ɪŋ

گذشته‌ی ساده:

destroyed

شکل سوم:

destroyed

سوم‌شخص مفرد:

destroys

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

تباهی، نابودی، ویرانی، خرابی، تخریب، تضعیف، تباه‌گری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

These weapons are capable of destroying the entire planet.

این سلاح‌ها قادر به نابودی کل سیاره هستند.

It's sacrilege to even think of destroying that lovely building.

حتی فکر کردن به تخریب این بنای زیبا، به‌مثابه‌ی توهین و حرمت‌شکنی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد destroying

  1. noun ruining
    Synonyms:
    destruction spoiling wrecking carnage

ارجاع به لغت destroying

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «destroying» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/destroying

لغات نزدیک destroying

پیشنهاد بهبود معانی