گذشتهی ساده:
wreckedشکل سوم:
wreckedسومشخص مفرد:
wrecksخانهکوبی، ساختمان خرابکنی
وابسته به ویرانسازی یا خراب کردن
a wrecking crew
کارگران ویژهی تخریب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wrecking» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wrecking