آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Ruination

ˌruːəˈneɪʃn ˌruːəˈneɪʃn

معنی ruination | جمله با ruination

noun

ویرانی، خرابی، تباهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Drinking was his ruination.

می‌خواری سبب فلاکت او شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ruination

  1. noun the act of destroying or state of being destroyed
    Synonyms:
    destruction ruin devastation wreck havoc undoing wreckage bane wrack
  1. noun something that causes total loss or severe impairment, as of one's health, fortune, honor, or hopes
    Synonyms:
    destruction ruin downfall bane undoing ruining laying-waste destroyer wrecking wrecker

ارجاع به لغت ruination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ruination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ruination

لغات نزدیک ruination

پیشنهاد بهبود معانی