آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Ruination

ˌruːəˈneɪʃn ˌruːəˈneɪʃn

معنی ruination | جمله با ruination

noun

ویرانی، خرابی، تباهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Drinking was his ruination.

می‌خواری سبب فلاکت او شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ruination

  1. noun the act of destroying or state of being destroyed
  1. noun something that causes total loss or severe impairment, as of one's health, fortune, honor, or hopes
    Synonyms:

ارجاع به لغت ruination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ruination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ruination

لغات نزدیک ruination

پیشنهاد بهبود معانی