حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
ویرانی، خرابی، تباهی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Drinking was his ruination.
میخواری سبب فلاکت او شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ruination» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ruination