شکل جمع:
destroyers(نظامی) ناوشکن
The destroyer swiftly navigated through the turbulent waters.
ناوشکن بهسرعت ازطریق آبهای متلاطم حرکت کرد.
The enemy’s destroyer was spotted on the radar.
ناوشکن دشمن روی رادار مشاهده شد.
ادبی مخرب، ویرانگر، نابودکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His reckless actions made him the destroyer of his own dreams.
اقدامات بیپروایش او را نابودکنندهی رویاهای خود کرد.
The storm was a powerful destroyer of homes.
طوفان، ویرانگر قدرتمند خانهها بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «destroyer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/destroyer