جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Assassin

əˈsæsɪn əˈsæsɪn

معنی و نمونه‌جمله

countable

آدم‌کش، قاتل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Hajir's assassin

قاتل هژیر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد assassin

noun murderer of prominent or important person

Synonyms:

killer executioner slayer gun soldier hit person trigger person gun person butcher enforcer liquidator torpedo hatchet person eliminator guerrilla clipper dropper plugger piece person

Antonyms:

victim

ارجاع به لغت assassin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «assassin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assassin

لغات نزدیک assassin

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!