شکل جمع:
disastersبدبختی، حادثه بد، مصیبت، بلا، ستاره بدبختی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
natural disasters like earthquake and flood
بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل
Their invasion of Iran was a great disaster.
تاختوتاز آنها بر ایران فاجعهی بزرگی بود.
An atomic war would be the final disaster to the world.
جنگ هستهای آخرین فاجعهی جهان خواهد بود.
In Russia, Napoleon's army met with complete disaster.
در روسیه قشون ناپلئون با ناکامی محض مواجه شد.
Her last novel was a disaster.
آخرین رمان او افتضاح بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disaster» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disaster