فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Disassociation

ˌdɪsəˌsoʊsiˈeɪʃn ˌdɪsəˌsəʊsiˈeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    عدم یا فسخ همکاری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد disassociation

  1. noun The state of being unconnected in memory or imagination
    Synonyms: dissociation, inconnection, irrelation
    Antonyms: association

ارجاع به لغت disassociation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disassociation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disassociation

لغات نزدیک disassociation

پیشنهاد بهبود معانی