فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Disaster Area

dɪˈzæstər ˌeriə dɪˈzɑːstər ˌeəriə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    ناحیه‌ی مصیبت‌زده، ناحیه‌ی آسیب‌دیده، ناحیه‌ای که مصیبت‌هایی مانند زلزله در آن روی داده است، منطقه‌ی جنگ‌زده
    • - After the party, the house was a complete disaster area.
    • - بعد از مهمانی، خانه شبیه مناطق جنگ‌زده بود.
    • - He suggested that a disaster area should be declared.
    • - او پیشنهاد داد که آن ناحیه را به‌ عنوان ناحیه‌ی مصیب‌زده اعلام کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد disaster area

  1. noun area affected by a general disaster
    Synonyms: area of devastation, chaos, confusion, crisis zone, desolation, disaster relief area, earthquake zone, emergency area, flood zone, havoc, hot spot, path of destruction, scene of destruction, storm center, war zone

ارجاع به لغت disaster area

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disaster area» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disaster-area

لغات نزدیک disaster area

پیشنهاد بهبود معانی