ناحیهی مصیبتزده، ناحیهی آسیبدیده، ناحیهای که مصیبتهایی مانند زلزله در آن روی داده است، منطقهی جنگزده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After the party, the house was a complete disaster area.
بعد از مهمانی، خانه شبیه مناطق جنگزده بود.
He suggested that a disaster area should be declared.
او پیشنهاد داد که آن ناحیه را به عنوان ناحیهی مصیبزده اعلام کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disaster area» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disaster-area