شکل جمع:
chaosesهرجومرج، بینظمی کامل، شلوغی، آشفتگی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
For a while after the death of Nadershah, chaos gripped the country.
پس از مرگ نادرشاه تا مدتی کشور دستخوش هرجومرج بود.
economic chaos
نابهسامانی اقتصادی
In the midst of the chaos that followed the shooting, the attacker escaped.
در میان شلوغ پلوغی پس از تیراندازی، ضارب فرار کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chaos» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chaos