آشوب، غوغا، جنجال، مهلکه، همهمه، اغتشاش، هیاهو
Suddenly pandemonium broke loose.
ناگهان غوغا بهپا شد.
The unexpected news caused pandemonium among the employees.
این خبر غیرمنتظره باعث ایجاد آشوب در میان کارکنان شد.
(Pandemonium) جهنم، دوزخ، کاخ شیطان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the evil spirit of Pandemonium
روح شیطانی دوزخ
A wicked man is his own Pandemonium.
انسان شرور جهنم خودش است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pandemonium» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pandemonium