فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Lawlessness

ˈlɑːləsnəs ˈlɔːləsnəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

بی‌قانونی، هرج‌ومرج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The power vacuum opened the way for lawlessness.

خلاء قدرت راه را برای هرج‌ومرج باز کرد.

innate lawlessness

بی‌قانونی ذاتی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lawlessness

  1. noun a lack of civil order or peace
    Synonyms:
    disorder anarchy misrule
  1. noun illegality as a consequence of unlawful acts; defiance of the law
    Synonyms:
    chaos anarchy outlawry irresponsibility terrorism

لغات هم‌خانواده lawlessness

ارجاع به لغت lawlessness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lawlessness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lawlessness

لغات نزدیک lawlessness

پیشنهاد بهبود معانی