Lawfully

ˈlɑːfli ˈlɔːfli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور قانونی، قانوناً، به‌طور مجاز، به‌طور مشروع (به نحوی که مطابق با قانون باشد یا توسط قانون مجاز یا به رسمیت شناخته شده باشد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He was deemed to have acted lawfully and was not prosecuted.
- به نظر رسید که او به‌طور قانونی عمل کرده و تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته است.
- The couple lawfully adopted a child after going through the necessary legal procedures.
- این زوج پس از طی مراحل قانونی لازم، کودکی را به‌طور قانونی به فرزندخواندگی پذیرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lawfully

  1. adjective In accordance with the law
    Synonyms: in accordance with the law, by-law
  2. adverb By law; conforming to the law
    Synonyms: legally, legitimately, de jure, licitly
    Antonyms: unlawfully, lawlessly

لغات هم‌خانواده lawfully

ارجاع به لغت lawfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lawfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lawfully

لغات نزدیک lawfully

پیشنهاد بهبود معانی