بهطور قانونی، قانوناً، بهطور مجاز، بهطور مشروع (به نحوی که مطابق با قانون باشد یا توسط قانون مجاز یا به رسمیت شناخته شده باشد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was deemed to have acted lawfully and was not prosecuted.
به نظر رسید که او بهطور قانونی عمل کرده و تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته است.
The couple lawfully adopted a child after going through the necessary legal procedures.
این زوج پس از طی مراحل قانونی لازم، کودکی را بهطور قانونی به فرزندخواندگی پذیرفتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lawfully» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lawfully