زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Lawyer

ˈlɒːjər ˈlɔːjə

شکل جمع:

lawyers

معنی lawyer | جمله با lawyer

noun countable B1

وکیل، مشاور حقوقی، حقوق‌دان

در انگلیسی آمریکایی از attorney هم استفاده می‌شود.

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He became a lawyer after years of studying law.

او پس‌از سال‌ها تحصیل در رشته‌ی حقوق، وکیل شد.

The lawyer advised him not to talk to the police.

مشاور حقوقی به او توصیه کرد که با پلیس صحبت نکند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lawyer

  1. noun person who is trained to counsel or argue in cases of law
    Synonyms:
    attorney counsel advocate attorney-at-law counselor counsellor defender solicitor practitioner mouthpiece barrister legal adviser legal eagle pleader jurist jurisprudent legist proctor procurator member of the bar

لغات هم‌خانواده lawyer

سوال‌های رایج lawyer

شکل جمع lawyer چی میشه؟

شکل جمع lawyer در زبان انگلیسی lawyers است.

ارجاع به لغت lawyer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lawyer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lawyer

لغات نزدیک lawyer

پیشنهاد بهبود معانی