آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ مرداد ۱۴۰۴

    Barrister

    ˈberəstər ˈbærɪstə

    معنی barrister

    noun

    وکیل مدافع، وکیل مشاور، وکیل دعاوی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد barrister

    1. noun a person who practices law
      Synonyms:
      lawyer attorney counsel advocate counselor solicitor ambulance chaser

    سوال‌های رایج barrister

    معنی barrister به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «barrister» در زبان فارسی به «وکیل دادگاه عالی» یا «وکیل مدافع در دادگاه‌های عالی» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «barrister» بیش‌تر در نظام حقوقی انگلستان و برخی کشورهای عضو اتحادیه‌ی کشورهای مشترک‌المنافع (Commonwealth) کاربرد دارد و جایگاهی خاص در ساختار قضایی این کشورها دارد. برخلاف وکلای عمومی که در بسیاری از کشورها مسئولیت ارائه‌ی مشاوره‌ی حقوقی و دفاع در دادگاه‌ها را هم‌زمان بر عهده دارند، در انگلستان حرفه‌ی وکالت به دو شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود: «solicitor» و «barrister». وظیفه‌ی اصلی «barrister» حضور در دادگاه‌های عالی، دفاع از موکل و ارائه‌ی استدلال‌های حقوقی پیش روی قاضی و هیئت منصفه است.

    یک «barrister» معمولاً در پرونده‌های پیچیده و تخصصی وارد عمل می‌شود؛ جایی که دفاع نیازمند مهارت‌های ویژه‌ی استدلال، فن بیان قوی و تسلط عمیق بر قوانین و رویه‌های قضایی است. در بسیاری از موارد، «solicitor»ها (وکلای عمومی) پرونده را آماده می‌کنند و سپس برای دفاع در دادگاه، آن را به یک «barrister» می‌سپارند. به همین دلیل، «barrister»ها اغلب به‌عنوان متخصصانی در ارائه‌ی استدلال شفاهی و دفاع عملی در دادگاه شناخته می‌شوند.

    از نظر ظاهر و نماد حرفه‌ای نیز «barrister» جایگاهی خاص دارد. آن‌ها در دادگاه‌های سنتی انگلستان معمولاً لباس رسمی شامل ردا و کلاه‌گیس سفید قدیمی (wig) به سر می‌گذارند. این پوشش نه‌تنها نماد سنت‌های تاریخی نظام حقوقی انگلستان است، بلکه نوعی جداسازی میان نقش «barrister» و دیگر فعالان حقوقی ایجاد می‌کند. هنوز هم این رسم در بسیاری از دادگاه‌های انگلستان و کشورهای وابسته به نظام حقوقی آن حفظ شده است، هرچند در برخی کشورها کم‌رنگ‌تر شده است.

    مسیر رسیدن به جایگاه «barrister» نیز سخت‌گیرانه و طولانی است. فردی که بخواهد «barrister» شود، ابتدا باید دوره‌های دانشگاهی مرتبط با حقوق را بگذراند و سپس آموزش‌های حرفه‌ای خاص این شاخه را طی کند. پس از آن، وی باید به یکی از چهار انجمن سنتی و تاریخی حقوقی در لندن موسوم به «Inns of Court» بپیوندد. تنها پس از عضویت و گذراندن مراحل آموزشی و عملی در این انجمن‌هاست که فرد رسماً می‌تواند به‌عنوان «barrister» فعالیت کند. این روند نشان می‌دهد که این حرفه جایگاهی بسیار تخصصی و انحصاری دارد.

    «barrister» نماد بخشی از سنت حقوقی انگلستان است که بر مهارت در دفاع شفاهی، استدلال حقوقی پیشرفته و حضور در دادگاه‌های عالی تأکید دارد. این حرفه نه‌تنها نقشی حیاتی در تضمین عدالت و دفاع از حقوق شهروندان ایفا می‌کند، بلکه میراثی تاریخی و فرهنگی نیز محسوب می‌شود که تا به امروز در ساختار قضایی بسیاری از کشورها زنده مانده است.

    ارجاع به لغت barrister

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «barrister» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/barrister

    لغات نزدیک barrister

    • - barring any unforeseen events
    • - barrio
    • - barrister
    • - barroom
    • - barrow
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.