فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Counselor

ˈkɑʊnsələr ˈkaʊnslə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی counsellor است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable C2
    مشاور
    • - a marriage counselor
    • - مشاور ازدواج
    • - I'm Dr. Pendanski, your counselor
    • - من دکتر پندانسکی هستم، مشاورت.
    • - The prince did not have wise counsellor.
    • - شاهزاده مشاوران عاقلی نداشت.
    • - The college now has a counselor to help students with both personal and work problems.
    • - یک مشاور اکنون در کالج حضور دارد که به دانشجویان در زمینه‌ی مشکلات شخصی و کاری کمک می‌کند.
  • noun countable
    حقوق وکیل، وکیل‌مدافع
    • - You need to hire a counselor.
    • - شما نیاز دارید که وکیل استخدام کنید.
    • - I don't think that question is relevant, counselor.
    • - گمان نمی‌کنم این سوال مرتبط باشد، جناب وکیل.
    • - The defendant conferred with his counselor.
    • - متهم با وکیل‌مدافع خود مشورت کرد.
    • - I'll put it another way, counselor.
    • - یه جور دیگه بیان می‌کنم، جناب وکیل.
  • noun countable
    (در سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌های دیپلماتیک) مستشار
    • - How the hell did a liberal Republican get appointed counselor in your embassy?
    • - چگونه یک جمهوری‌خواه لیبرال به‌عنوان مستشار در سفارتخانه‌ی شما منصوب شد؟
    • - The foreign affairs minister fired the counsellor.
    • - وزیر امور خارجه این مستشار را برکنار کرد.
  • noun countable
    انگلیسی آمریکایی (کسی که در کمپ تابستانی کودکان و نوجوانان وظایف نظارتی دارد) ناظر، سرپرست
    • - Soon, the counselor's barge will be coming alongside.
    • - تا چند دقیقه‌ی دیگه قایق ناظر به کنار ما می‌رسه.
    • - The counselor led the campers on a hike through the woods.
    • - سرپرست اردونشینان را به پیاده‌روی در میان جنگل هدایت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد counselor

  1. noun legal representative; adviser
    Synonyms: advocate, ambulance chaser, attorney, counsel, front, guide, instructor, legal beagle, legal eagle, lip, mentor, mouthpiece, pleader, solicitor, squeal, teacher

ارجاع به لغت counselor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «counselor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/counselor

لغات نزدیک counselor

پیشنهاد بهبود معانی