شکل جمع:
lipsلب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
That girl has red lips.
آن دختر لبهای سرخی دارد.
He bit his lower lip nervously.
او با اضطراب لب پایینش را گاز گرفت.
Sanaee's lips and teeth ...
لب و دندان سنایی ...
lipstick
رژلب
to pucker one's lips
لنج ورچیدن
a hand that kings have lipped
(شکسپیر) دستی که شاهان بوسیدهاند
لبه، دهانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The cup's lip was broken.
لبهی فنجان شکسته بود.
The saucepan’s lip makes it easy to pour soup into bowls.
لبهی قابلمه، ریختن سوپ در کاسهها را آسان میکند.
They met on the lip of the beach.
آنان لب ساحل با هم ملاقات کردند.
I sat on the lip of the volcano.
من بر لبهی دهانهی آتشفشان نشستم.
the lip of the hill
لبهی تپه
بیادبی، پررویی، گستاخی، زباندرازی
Stop giving me lip and do your homework.
پررویی را کنار بگذار و تکالیفت را انجام بده.
I won’t tolerate any more lip from you.
دیگر هیچ بیادبیای از طرف تو را تحمل نخواهم کرد.
Enough of your lip!
حرف دهانت را بفهم!
lip service
چاخان بازی، تعریف زبانی، حرف مفت
لب خود را گزیدن، جلو خشم یا اعتراض خود را گرفتن
با دقت گوش فرا دادن
(عامیانه) علیرغم مشکلات جرئت یا پشتکار خود را حفظ کردن، به روی خود نیاوردن
با اشتیاق انتظار کشیدن یا بهخاطر آوردن
افشا نکردن، لب (خود را) مهر و موم کردن
دهنت رو ببند، هیچی نگو، حرف نزن، زیپ دهنت رو ببند
شکل جمع lip در زبان انگلیسی lips است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lip» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lip